ادامه معنی ومفهوم ذکر
۳ـ «الذکر» هو رجوع الصوره المطلوبه الى الذهن (ذکر همان بازگشت صورت
مطلوب به ذهن است)(۱)
نیز استفاده مىشود که «حضور معنا و یا صورت و… در نفس» در معنا و مفهوم
«ذکر» دخالت اساسى دارد.
بنابراین منظور از «ذکر خدا» هم همان حضور خدا در دل انسان مؤمن است که از
آن تعبیر به «ذکر قلبى» مىشود؛ پس ذاکر کسى است که خدا را در دلش که حرم
الهى است حاضر ببیند و به عبارت دیگر خود را در محضر او احساس کند. با توجه
به این معنى این سؤال مطرح مىشود که منظور از «ذکر لسانى» که آن همه در آیات و
روایات مورد تأکید قرار گرفته است و آثار فراوانى بر آن مترتب شده، چیست؟
با توجه به مطالب مذکور پاسخ این است که منظور از «ذکر قولى و لسانى»
«ذکرى» است که با توجه و حضور قلب نسبت به معانى الفاظ همراه بوده باشد
به؛عبارت دیگر، بداند که چه مىگوید و درباره چه کسى آن کلمات را به کار مىبرد؛
چنانچه در قرآن درباره «نماز» که از نظر الفاظ از مصادیق «ذکر قولى و لسانى» به
شمار مىرود، آمده است:
«و لاَ تَقْرَبُواْ الصَّلَوهَ وَأَنتُمْ سُکَـارى حَتّى تَعْلَمُوا ما تَقُولُونَ»:اى کسانى که ایمان
آورده اید در حال مستى به نماز نزدیک نشوید تا بدانید چه مىگویید.(۲)
به این معنا که لازم است نمازگزار در حال نماز به معانى الفاظ و کلماتى که بکار
مىبرد توجه نماید و آنها را در دلش حاضر نماید. پس اگر به نماز «ذکر» اطلاق شده
یک جهتش همین نکته است و لذا ذیل آیه فوق در روایتى آمده است:
(۱) شرح المصطلحات الکلامیه.
(۲) نساء / ۴۳.
«ذکر» از دیدگاه قرآن··· «» (۱۳)
«یعنى سکر النوم و بکم نعاسٌ یمنعکم أن تعلموا ما تقولون فى رکوعکم و سجودکم و
تکبیرکم»: منظور این است که انسان نمازگزار از نمازى که با مستى خواب و یا چرتى
که مانع فهمیدن معانى الفاظ و کلماتى که در رکوع و سجده ها و تکبیرات به کار
مىبرد همراه است، خوددارى نماید یعنى در آن حالات نماز نخواند تا نمازش با
توجه و حضور قلب همراه گردد.
کسى که در حالت مستى و یا خواب آلودگى به نماز مىایستد هم در درست
خواندن نماز مشکل خواهد داشت و هم در توجه به معانى الفاظ و لذا از اینگونه
«نماز» خواندن نهى شده است.
و کسى که حالت چرت و خواب آلودگى ندارد اما حواسش در نماز نیست و
بدون توجه و حضور قلب نماز مىخواند گرچه ممکن است در تلفظ صحیح کلمات
مشکل پیدا نکند و برحسب عادت نماز را صحیح بخواند، اما از محتوا و معانى نماز
بىخبر خواهد بود و این نماز گرچه از نظر فقهى باطل نیست ولى هرگز آن نماز
مقرّب الى اللّه و مقبول درگاه او نخواهد گشت؛ زیرا در این نماز چیزى در «دل»
نمازگزار حاضر نگشته است و لذا این گونه نمازها هیچ گونه تأثیرى در زندگى او و
حفظش از معاصى الهى ندارد به همین دلیل نماز او از نظر ملاک هیچ گونه تفاوتى با
کسانى که در حال مستى و چرت و خواب آلودگى نماز مىخوانند؛ ندارد چنانچه در
روایتى دیگر آمده است: «للعبد من صلاته ما عقل منها»: بهره بنده از نمازش آن
اندازه خواهد بود که آن را با تفکّر و تعقل بخواند.