حضرت زهرا (سلام الله علیها) و شوق بندگی خدا
پیامبر اسلام « صلى الله علیه وآله » روزى از دخترش پرسید، فاطمه! چه درخواستى از خدا دارى؟ هم اکنون فرشته وحى در کنار من است واز طرف خدا پیام آورده است! تا هر چه بخواهى تحقق پذیرد؛ فاطمه« علیها السلام » پاسخ داد: «شغلتنى عن مسئلته لذه خدمته لاحاجه لى غیر النّظر الى وجهه الکریم»: لذّتى که از خدمت حضرت حق مى برم، مرا از هر خواهشى بازداشته است، حاجتى جز این ندارم که پیوسته ناظر وجه زیبا و والاى خداوند باشم.۱
توکل و تسلیم بودن آن حضرت در برابر مقدرات الهى
حضرت زهرا(س) از طریق پدر بزرگوارش اطلاع یافته بود که فرزند عزیزش، ابا عبدالله الحسین« علیه السلام » به شهادت خواهد رسید، اما از جزئیات آن خبر نداشت و
لذا پرسید: «یا أبتاه من یقتل ولدى و قرّه عینى و ثمره فؤادى؟ قال: شرّ أمّه من أمّتى قالت: یاأبَتاه إقرا جبرئیل عنّى السلام و قُل لَهُ فى اىّ موضع یقتل؟ قال « صلى الله علیه وآله »: فى موضع یقال له: کربلا!» : اى پدر! چه کسى فرزندم و نور چشم و میوه دلم حسین« علیه السلام » را شهید مى کند؟ فرمود: بدترین افراد امتِ من. بار دیگر پرسید: اى پدر، سلام مرا به جبرئیل برسان و از او بپرس که در کجا حسین« علیه السلام » مرا شهید خواهند کرد؟ رسول خدا« صلى الله علیه وآله »فرمود: در سرزمینى که به آن کربلا مى گویند و در روایت دیگر در این باره آمده است: «یا أبت سلّمت و رضیت و توکلت على اللّه »: اى پدر جان! در برابر
خواسته هاى خدا تسلیم و راضى ام، به خدا توکل کرده ام.۲
۱- دشتی، محمد، فرهنگ سخنان حضرت فاطمه زهرا (س) حدیث ۱۸۹
۲- همان، حدیث ۱۲۳و۱۲۲