آنانکه به محضر مقدس امام زمان (علیه السلام) مشرف شدند
تشرف سید عبد الکریم محضر مقدس امام رمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)
آقا سیدکریم پینه دوز، همچون آقا و مولایش حضرت بقیه الله الاعظم (عج)، به صورت دائم در هر صبح و شام، دقایقی را به یاد سرور و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین (ع) گریان میگشته است و بدون استثنا در طول سال، در هر صبح و شام قطرههای اشکی جانسوز از دیدگانش سرازیر میشده است.
جناب شیخ عبدالکریم حامد نقل میکند که از جناب سیدکریم پینه دوز که هر هفته به ملاقات مولا توفیق مییافت، پرسیده شد: «چه کردهای که به چنین توفیقی دست یافتهای؟» او در جواب گفت: «شبی در خواب بودم جدم پیامبر ختمی مرتبت (ص) را در عالم رویا دیدم. از ایشان تقاضای ملاقات امام عصر (ع) را نمودم.آ ن حضرت فرمود:«در طول شبانه روز دو مرتبه برای فرزندم سیدالشهدا(ع) گریه کن!» از خواب بیدارشدم و این برنامه را به مدت یک سال اجرا نمودم تا به خدمت آن حضرت نایل آمدم.
در یکی دیگر از تشرفات، امام زمان (ع) خطاب به سیدکریم میفرماید: «آیا کفش ما را نیز میدوزی؟» و سید بلافاصله میگوید: «بله آقاجان! اما سه نفر جلوتر از شما کفششان را آوردهاند.» امام زمان (ع) دقایقی بعد، بار دیگر میفرمایند: «سید!کفش ما را نمیدوزی؟» و سید میگوید: «چرا آقاجان! بعد از این سه کفش میدوزم.» دقایقی میگذرد و امام زمان (ع) برای بار سوم میپرسند: «سید! آیا کفش ما را نمیدوزی؟» در این هنگام، سید طاقت از کف میدهد و بر میخیزد و امام زمانش را در آغوش میگیرد و میگوید: «سید و آقای من! این قدر مرا امتحان نفرمایید! اگر یک مرتبه دیگر بفرمایید، فریاد میزنم و همه را خبردار میکنم که یوسف فاطمه در آغوش من است»۱
۱- منبع: ۸ بهمن ۱۳۹۵، ht tps://www.tasnimnews.com